ارائه مبانی اصیل و حقیقی اسلام

۵۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فروشگاه کتاب اسلامی» ثبت شده است

فنجان چایی با خدا قسمت 1

فنجان چایی با خدا قسمت 1

داستان فنجان چایی با خدا

قسمت اول:

از وقتی که حرف زدن یاد گرفتم در آلمان زندگی می کردیم. نه اینکه آلمانی باشیم، نه. ایرانی بودیم آن هم اصیل. اما پدر از مریدان سازمان مجاهدین خلق بود و بعد از کشته شدنِ تنها برادرش در عملیات مرصاد و شکستِ سخت سازمان، ماندن در ایران براش مساوی شده بود با جهنم. پس علی رغم میل مادرم و خانواده ها، بارو بندیل بست و عزم مهاجرت کرد.

آن وقتها من یک سالم بود و برادرم دانیال پنج سال. مادرم همیشه نقطه ی مقابل پدرم قرار داشت. اما بی صدا و بی جنجال. و تنها به خاطر حفظ منو برادرم بود که تن به این مهاجرت و زندگی با پدرم می داد. پدری که از مبارزه، فقط بدمستی و شعارهایش را دیده بودیم. شعارهایی که آرمانها و آرزوهای روزهای نوجوانی من و دانیال را محاصره میکرد. که اگر نبود، زندگیم طور دیگه ای میشد.

پدرم توهم توطئه داشت اما زیرک بود. پله های برگشت به ایران را پشت سرش خراب نمیکرد. میگفت باید طوری زندگی کنم که هر وقت نیاز شد به راحتی برگردم و برای استواری ستون های سازمان خنجر از پشت بکوبم. نمیدونم واقعا به چه فکر میکرد، انتقام خون برادر؟؟، اعتلای اهداف سازمان؟؟، یا فقط دیوانگی محض؟؟.

اما هر چی که بود در بساط فکریش، چیزی از خدا پیدا نمیشد. شاید به زبون نمیاورد اما رنگ کردار و افکارش جز سیاهی شیطان رو مرور نمی کرد.

و بیچاره مادرم که خدا را کنجِ بقچه ی سفرش قایم کرده بود، تا مهاجرتش بی خدا نباشد.

و زندگی منه یکسال و دانیال پنج ساله میدانی شد، برای مبارزه ی خیر و شر.. و طفلکی خیر، که همیشه شکست میخورد در چهارچوب، سازمان زده ی خانه ی مان.

مادرم مدام از خدا و خوبی میگفت و پدرم از اهداف سازمان. چند سالی گذشت اما نه خدا پیروز شد نه سازمان. و من و برادرم دانیال خلاء را انتخاب کردیم، بدون خدا و بدون سازمان و اهدافش. نوجوانی من و دانیال غرق شد در مهمانی و پارتی و دیسکو و خوشگذرانی. جدای از مادرِ همیشه تسبیح به دست و پدر همیشه مست.

شاید زیاد راضیمان نمیکرد، اما خب؛ از هیچی که بهتر بود. و به دور از همه حاشیه ها من بودم و محبت های بی دریغ برادرم دانیال که تنها کور سویِ دنیایِ تاریکم بود.

آن سالها چند باری هم علی رغم میل پدر، برای دیدار خانواده ها راهی ایران شدیم که اصلا برایم جذاب نبود. حالا سارایِ ۱۸ ساله و دانیال ۲۳ ساله فقط آلمان رو میخواستند با تمام کاباره ها و مشروب هایش. اما انگار زندگی سوپرایزی عظیم داشت برای من و دانیال. در خیابانهای آلمان و دل ایران.


ادامه دارد...


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا
کتاب سلام بر ابراهیم

کتاب سلام بر ابراهیم

معرفی کتاب سلام بر ابراهیم

« سلام بر ابراهیم » کتابی است که در قالب زندگینامه ای مختصر و ۶۹ خاطره درباره شهید بزرگوار و مفقود الاثر «ابراهیم هادی» منتشر شده است. این نوشتار حاصل بیش از پنجاه مصاحبه از خانواده، یاران و دوستان آن شهید است که همگی نگارنده را در گردآوری این مجموعه ارزشمند یاری رساندند.شهید هادی در یکم اردیبهشت ماه سال ۳۶ دیده به جهان گشود و پس از بیست و هفت سال زندگی پر فراز و نشیب، در عملیات والفجر مقدمّاتی در منطقه فکه، بیست و دوم بهمن سال ۶۱ به درجه رفیع شهادت نائل آمدند و همانطور که از خداوند می خواست، پیکر پاکش در کربلای فکه گمنام ماند.

سلام بر ابراهیم




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا
مضرات دفع فضولات از بدن

مضرات دفع فضولات از بدن

1 . مانع ورود غذای جدید می گردند ، مجاری را تنگ می گردانند و امکنه را پر می کنند . جای ورود غذای جدید نمی ماند. ( مانند شلنگ آبی می ماند که انگشت خود را جلوی خروجی آن گرفته باشید ، آبی در شلنگ جابجا نمی شود. وقتی انگشت خود را بر می دارید ، آب داخل شلنگ به بیرون می ریزد و از لوله دوباره آب شلنگ را پر می کند . اگر کسی دفع فضولات نداشته باشد ، مسیر برای ورود غذای جدید باز نمی شود . )

2 . اگر دفع نگردند و بمانند متعفن می شوند و خود باعث بروز امراز عفونی و ورم و ایجاد ناراحتی می شود.

3 . اگر دفع انجام نپذیرد، مزاج متغیر می شود و شخص دچار سوء مزاج می گردد و تعادل مزاجی اش که بر حسب کزاج های مختلف ( محل زندگی ، کار ، جنس و ... ) تنظیم شده است، به هم می ریزد و امراض سوء مزاج به سراغ شخص می آید.   

4 . اگر دفع انجام نپذیرد، باعث ثقل و سنگینی دیگر اعضا می شود و مزاج اعضا را هم تحت تأثیر خود قرار می دهد.

5 . اگر دفع انجام نپذیرد، باعث می شود حرارت غریزی، ضعیف شده و در نتیجه قوی و ارواح هم ضعیف می گردند.

 

برگرفته از مجموعه ی طب جامع اسلامی ، کتاب مزاج شناسی تألیف حجت الاسلام سید حمیدرضا اختریان خراسانی

 

برای تهیه این کتاب می توانید به فروشگاه کتاب اسلامی مراجعه نمایید.


تلگرام کتاب اسلامی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا

یک صبح تا غروب برای بی دین شدن کفایت می کند

امام باقر علیه السلام فرمودند:


 لتُمَحَّصُنَّ یا شیعَةَ آلِ مُحَمَّدٍ تَمحیصَ الکُحلِ فِی العَینِ و إنَّ صاحِبَ العَینِ یَدری مَتی یَقَعُ الکُحلُ فی عَینِهِ و لایَعلَمُ مَتی یَخرُجُ مِنها و کذلک یُصبِحُ الرَّجُلُ عَلی شَریعَةٍ مِن اَمرِنا و یُمسی و قد خَرَجَ مِنها و یُمسی عَلی شَریعَةٍ مِن اَمرِنا و یُصبِحُ و قد خَرَجَ مِنها

 
ای شیعیان آل محمد (صلی الله علیه و آله) یقیناً برای پاک شدن مورد آزمایش سخت قرار می گیرید، همچون پاک شدن سرمه در چشم.(از این جهت که) انسان می فهمد چه موقع سرمه وارد چشمش گردید، ولی خارج شدنش را  از چشم  متوجه نمی شود؛و به همین شکل انسان بامداد اعتقاد به امامت ما دارد ولی شامگاه بی اعتقاد می شود ؛ و نیز شامگاه اعتقاد به امامت دارد ولی بامداد عقیده خود را از دست می دهد (بدون آنکه خود بفهمد چطور اعتقادش دگرگون گردید.)


الغیبه نعمانی:باب ۱۲،ح۱۲.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا

دوام عبادت

عبادت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا

هوای نفس

نیکو مرد آن کسی است که هوای نفس و درخواست خود را تابع امر خدا نموده است و قوای خود را در راه رضای خدا مبذول داشته است؛ و ذلّت را با وجودِ داشتن حقّ، به عزّت ابدیّه نزدیکتر می‌یابد از عزّتی که با باطل به دست می‌آید. و به یقین می‌داند که گرفتاریهای کم و ناچیز دنیا که برای رضای خدا آنها را تحمّل می‌کند، او را به دوام نعمتهای ابدیّه خداوند در بهشتی که خرابی و فناء و نیستی ندارد خواهد رسانید. و نیز می‌داند که اگر از هوای نفس امّاره خود پیروی کند بسیاری از خوشی‌هائی که در دنیا می‌برد او را به عذاب ابدیّه خداوند که زوال و انقطاع ندارد خواهد کشانید.
معادشناسی جلد7صفحه319

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا
راه خدا

راه خدا

مرحوم علامه طهرانی (رحمة الله علیه) :

راه خدا در متن زندگی همه ی انسانهاست . ولی از بس مردم نرفته اند ، در حاشیه قرار گرفته است...!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا

حکایتی از علامه طهرانی درباره شفاعت ائمه علیهم السلام در دنیا

دوستى داشتم به نام حاج عبد الزهرا گرعاوى که عرب بود و مردى متدیّن و روشن ضمیر و ساکن کاظمین. و گه گاهى به کربلا به خصوص در شب هاى جمعه براى زیارت مشرّف مى‏ شد، و براى آنکه روزه‏ اش نشکند همان شب پس از زیارت مراجعت مى ‏کرد؛ خدایش رحمت کند، یک سال است که فوت کرده است.


🔹یکى از روزها که من بر حسب عادت از خواب بیدار شدم و وضو ساختم که به حرم مطهر (در کربلا) مشرّف گردم، دیدم حالم سنگین است و قبض عجیبى مرا گرفته است، با مشقت و فشار زیاد تا صحن مطهر آمدم ولى هیچ میل به تشرّف نداشتم، مدتى در گوشه صحن نشستم، هیچ میل به تشرّف پیدا نشد، تا نزدیک ظهر شد.


🔹در این حال، ناگهان یک حال نشاط و سرور زائد الوصفى در خود مشاهده کردم، برخاستم و با کمال رغبت مشرّف شدم و کما کان به توسلات و زیارت و نماز مشغول شدم.


   🔹همان شب مرحوم حاج عبد الزهرا از کاظمین به کربلا مشرّف شد، و گفت: سید محمدحسین! این چه حالى بود که امروز داشتى؟! قریب ظهر بود که من در حجره خود در بغداد بودم، و دیدم که حال تو بسیار سخت است و در قبض شدید بسر مى‏برى! فوراً سیّاره [ماشین] خود را سوار شدم و به کاظمین آمدم و براى رفع این حال تو حضرت موسى بن جعفر را شفیع در نزد خدا قرار دادم، حضرت شفاعت فرمودند و حال تو خوب شد. 


📚معاد شناسى، ج‏9، ص 115.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا

لطفا در سحر و بین الطلوعین بیدارباشید!

بین الطلوعین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا

طب الائمه علیهم السلام

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام میکنم خدمت عزیزان خواننده

خیلی کوتاه مطلبم رو بگم و وقت شما رو نگیرم....

از این پس یک تصمیم جدیدی گرفتم مبنی بر اینکه مطالبی ناب از طب سنتی رو در اختیار رفقای خودم بذارم.

هم مطلب خواهم گذاشت و هم ویدئو هایی از استاد خودم و سرور ارجمندم استاد اختریان که خداوند ایشون رو سلامتی بده. البته این ویدئو ها به صورت برش خورده است امیده که بهره کافی و وافی رو ببرید.

دوستون دارم 

خیلی دعام کنید....


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا