مقالۀ حاضر برگزیده‌ای است از کتاب «نوروز در جاهلیت و اسلام» تألیف آیة الله سیدمحمّدمحسن حسینی طهرانی.

شماره پنجم

سیّد ابن طاووس در کتاب کشف المحجّة، روز تولّد پسرش را عید نمی‏گیرد، بلکه روز بلوغ و به شرف تکلیف درآمدن او را عید می‏گیرد که قابل خطاب خداوندی شده و قلم تکلیف بر او جاری شده است. او در فصل صد و سوّم گوید: «ای فرزند من، محمّد! چون به زمانی رسیدی که خداوند جلّ جلاله تو را به کمال عقل مشرّف کرد، و خداوند جلّ جلاله در استصلاح حال تو برای هم‌نشینی و گفتگوی با خودش و برای دخول در محضر مقدّس خودش برای اطاعت او مفاخره و با فرشتگان ملاعنه می‏کند، آن وقت را تاریخ زده و محفوظ بدار! زیرا که از أفضل اوقات أعیاد است. و در هر سالی از سال‌ها که خداوند عمر با برکت تو را به آن تاریخ برساند، شکر خداوند را تجدید کن و صدقات و خدمات برای خداوند بخشندۀ عقل و خرد بجای آور، که او تو را بر شرف دنیا و آخرت دلالت کرده است. و بدان که من خواهر تو را (شرف الأشراف) کمی پیش از آنکه به سن بلوغ برسد در نزد خود خواندم و آنچه می‏دانستم از احوال او که خداوند جلّ جلاله به او اجازه داده است که در خدمت او به کم و بسیار قیام کند، برای او شرح دادم و آن را در کتاب البَهجَة لِثَمَرَةِ المُهجَة ذکر کرده ‏ام.»


فصل صد و چهارم: «و اگر خداوند همان‌طور که مرا عادت داده است که در رحمت و عنایت او بسر برم، زنده باقی گذارد، من روز بلوغ تو را که مشرّف به شرف تکلیف می‏شوی عید می‏گیرم و یک‌صد و پنجاه دینار تصدّق می‏دهم که در مقابل هر سال از عمر تو ده دینار واقع شود اگر بلوغ تو بر حسب سال باشد. و با این مال، من در خدمت خداوند اشتغال ورزم؛ زیرا که مال، مال اوست و من مملوک او هستم و تو هم بندۀ او هستی! پس ما این مال را مصرف می‏کنیم در آن جایی که خداوند جلّ جلاله دوست دارد در آنجا مصرف شود.»

ولی ادیان الهی برای پیروان خود بر اساس ارزش‏های انسانی و وصول به اهداف ایمانی و خروج از شرک و آزادی از دست جبّاران و طاغیان زمان که بشر را استخدام نموده و برای منافع استکباری خود از او متمتّع می‏شده‏اند، اعیاد را پایه ‏ریزی کرده ‏اند.
ادامه دارد...