در نظام ادیان الهی محوریّت در افعال و اعتقادات بر اساس توحید و توجّه به ذات پروردگار است و بس،حتّی خود آن پیامبر و یا ولیّ الهی هیچ نقشی در این محوریّت به اندازۀ سر سوزنی ندارد؛ و در آیات قرآنیّه مکرّراً روی این نکته تأکید شده است و نقش انبیای الهی صرفاً به عنوان یک رسول و بلاغ حکم و ارادۀ الهی مطرح شده است نه بیشتر، و خود آن رسول و پیامبر نسبت به اداءِ تکلیف، با سایر بندگان خدا تفاوتی ندارد و میل و خواست او در این امر مهم رسالت دخیل نمیباشد و باید پیوسته چشم و گوش و قلب و ضمیر خویش را به سمت و سوی مبدأ هستی و ذات أحدیّت بسپارد و ببیند از آنجا چه حکم و دستوری فرا میرسد. در آیۀ شریفه میفرماید: إِنَّکَ لا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ وَ لکِنَّ اَللّهَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ؛ «تو هر که را که دوست داشته باشی نمیتوانی هدایت کنی، و لکن فقط خداست که هر که را بخواهد هدایت میکند.»
یعنی در مسألۀ هدایت و شریعت، پای خواست و میل و محبّت به افراد در میان نیست و صرفاً اراده و مشیّت حقّ است که سخن اوّل و آخر را میزند، و همه باید این نکته را در تبلیغ رسالت خویش مدّ نظر قرار دهند.
مرحوم والد بزرگوار ما ـ قدّس الله سرّه ـ در کتاب شریف امام شناسی، صفحاتی دربارۀ اهمّیت عید غدیر و اهتمام به برگزاری آن به نیکوترین وجه و باشکوهترین مرتبت نگاشتهاند که حقّاً باید گفت که مطلب را تمام نمودهاند و حقّ این مسأله و حادثۀ عظمیٰ را در این عبارات بجای آوردهاند؛ و ما در اینجا به جهت تیمّن و تبرّک به درج نصّ این عبارات میپردازیم و زاید بر آن چیزی نمیگوییم: