بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الصّلاة علی محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی أعدائهم
أجمعین من الآن إلی قیام یوم الدّین
یا ایها الذین امنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون.[1]
خطاب حضرت باری تعالی است با مؤمنین؛ گرچه کفّار نیز مانند مؤمنین مکلّف به فروعند، لکن به جهت آنکه مؤمنین اینگونه خطابات را تلقّی به قبول میکنند مخاطب قرار گرفتهاند.
«ای کسانی که ایمان آوردهاید بر شما روزه داشتن واجب شد همچنان که بر امم سالفه که قبل از شما بودهاند نیز واجب شده است؛ و این وجوب روزه به علّت آنست که در مقام تقوی برآئید و خود را در مصونیّت الهی بیاورید.»
حقیقت تقوا
در «مجمع البیان» از حضرت صادق علیه السّلام روایت میکند که آن حضرت فرمودند:
لَذَّةُ ما فِی النِّداءِ أزالَ تَعَبَ العِبَادَةِ و العِناءِ.[2]
بدیهی است خدای مهربان که مؤمنین را ندا میکند و آنان را لایق خطاب قرار میدهد، هر سختی که در روزه است از بین میرود و شیرینی ندا دیگر تعبی نمیگذارد. و امّا جهت آنکه میفرماید: ¼کما کتب علی الذین من قبلکم¼ ، برای آنست که مؤمنین بدانند این تکلیف اختصاص به اُمّت پیغمبر آخر الزمان ندارد بلکه در امم پیشین بوده، و خود همین معنی که عمومیّت تکلیف است دشواری آنرا برای انسان آسان میکند که البَلِیَّةُ إذا عَمَّتْ طابَتْ.[3] و امّا جهت آنکه غایت و غرض از این تکلیف را تقوی قرار میدهد برای آنست که تقوی که بهترین فضیلت از فضائل انسانی است بر این فریضه استوار است و بدون روزه انسان به اوج این شرف نمیرسد.
تقوی به معنی پرهیز نیست، گرچه پرهیز از ناپسندیدهها لازمۀ آن است؛ بلکه تقوی به معنی مصونیّت و در حفظ و امان درآمدن است. وَقَی یَقِی وِقَایَةً و وَقْیًا به معنی حصان و حفظ [4] است. خدا میفرماید: شاید شما، و امید است که شما در مصونیّت الهی درآئید و از گزند نفس امّاره و شیطان بدین فریضۀ الهیّه در امان خدا و حفظ او قرار گیرید. و اگر ملکۀ تقوی در انسان جای گرفت دیگر برای او بیم و هراسی نیست. وساوس شیطانیّه و هواهای نفسانیّه در او نمیتواند اثری بگذارد؛ همانطور که در علوم مادّی برای وقایه و مصونیّت از آفت وسیلهای به کار میبرند.
شخصی که جوش اکسیژن یا برق میدهد ماسک میگیرد، غوّاص برای مصونیّت از درندگان تحت البحری لباس خاصّی در تن میکند و با خود کپسول اکسیژن میبرد، شخصی که به کره ماه میرود با لباس خاصّ و تنفّس خاصّْ خود را از فشار و حرارت و برودت و گازهای مختلفۀ هلاک کننده در مصونیّت میآورد. و همانطور که بواسطۀ تزریق آبله و واکسن وبا و طاعون در انسان سپر دفاع از مرض و سپر دفاع از میکرب نافذ و روان ایجاد میگردد، همانطور بواسطۀ ملکۀ تقوی یک نوع مصونیّت روحی برای انسان پیدا میگردد که با آن حفظ و امان انسان به میکربهای آلودۀ خفه کنندۀ معاصی مبتلا نمیشود؛ شهوات انسان را به زمین نمیکوبند، آرزوهای پست و زینتهای دلفریب عالم غرور در روح بلندمرتبۀ انسانْ زبون و خوار جلوه میکند، با عدل و میانهروی در جمیع امور بشر در صراط مستقیم حرکت میکند. گوئی در اثر این ملکۀ تقوی نفس او در کپسول ضدّ شهوات جای گرفته، و با تزریق آمپولهای صبر و صلاى و مجاهده و انفاق و ایثار و عدالت در مقام شامخی برآمده و نفس خود را واکسن کوبی کرده است.