و چون‌ آن‌ حضرت‌ به‌ صَوب‌ کوفه‌ کوچ‌ می‌فرمود، فَرَزْدَق‌ بن‌ غالب‌ که‌ از شعرای‌ نامی‌ آن‌ عصر بود، با آن‌ حضرت‌ در راه‌ برخورد نموده‌ و در ضمن‌ ملاقات‌ معروض‌ داشت‌: ای‌ پسر رسول‌ خدا! چگونه‌ به‌ اهل‌ کوفه‌ اعتماد می‌نمائی‌؛ و اینان‌ همانهائی‌ هستند که‌ پسر عمویت‌ مُسلم‌بن‌ عقیل‌ و پیروان‌ او را کشتند!؟ حضرت‌ برای‌ مسلم‌ طلب‌ رحمت‌ نمودند و فرمودند: مسلم‌ به‌ سوی‌ رَوح‌ خدا و رضوان‌ خدا رهسپار شد. آنچه‌ بر عهده‌ داشت‌ انجام‌ داد؛ و آنچه‌ ما بر عهده‌ داریم‌ هنوز بر ذمّه‌ ماست‌. و این‌ اشعار را انشاد فرمود: وَإنْ تَکُنِ الدُّنْیَا تُعَدُّ نَفِیسَةً                                فَدَارُ ثَوَابِ اللَهِ أَعْلَی‌ وَأَنْبَلُ وَإنْ تَکُنِ الابْدَانُ لِلْمَوْتِ أُنْشِئَتْ          فَقَتْلُ امْرِی‌ٍ بِالسَّیْفِ فِی‌ اللَهِ أَفْضَلُ وَإنْ تَکُنِ الارْزَاقُ قِسْمـًا مُقَدَّرًا            قِلَّه حِرْصِ الْمَرْءِ فِی‌الْکَسْبِ أَجْمَلُوَإنْ تَکُنِ الامْوَالُ لِلتَّرْکِ جَمْعُهَا               فَمَا بَالُ مَتْرُوکٍ بِهِ الْمَرْءُ یَبْخَلُ19 «و اگر چنین‌ است‌ که‌ دنیا نفیس‌ به‌ شمار می‌آید، پس‌ باید دانست‌ که‌ آخرت‌ که‌ خانه‌ ثواب‌ و مُزد الهی‌ است‌، بس‌ بلندپایه‌تر و شریف‌تر است‌. و اگر چنین‌ است‌ که‌ بدن‌های‌ آدمیان‌ برای‌ مرگ‌ آفریده‌ و انشاء شده‌ است‌، پس‌ باید دانست‌ که‌ کشته‌ شدن‌ با شمشیر در راه‌ خدا بسی‌ برتر است‌. و اگر چنین‌ است‌ که‌ روزیهای‌ خلائق‌ به‌ مقدار معیّن‌ تقسیم‌ گردیده‌است‌، پس‌ باید دانست‌ که‌ کمتر حریص‌ بودن‌ مردم‌ در کسب‌ روزی‌، جمیل‌تر و نیکوتر است‌. و اگر چنین‌ است‌ که‌ نتیجه‌ اندوختن‌ اموال‌، ترک‌ نمودن‌ آنهاست‌، پس‌ چیزی‌ که‌ متروک‌ خواهد شد چه‌ ارزشی‌ دارد که‌ آدمی‌ بدان‌ بخل‌ ورزد.» و بسیاری‌ از ارباب‌ مقاتل‌ گفته‌اند که‌ چون‌ آن‌ حضرت‌ در روز عاشورا رَجز می‌خواند و شمشیر می‌زد، در ضمن‌ رجز خود بدین‌ اشعار تکیه‌ می‌جست‌؛ مانند محدّث‌ قمّی‌ در «نفس‌ المهموم‌» و شیخ‌ سلیمان‌ قندوزی‌ در «ینابیع‌ المودّه‌»