بِسْـمِ اللَهِ الـرَّحْمَنِ الـرَّحیم
وَالحَمدُ
للَّهِ رَبِّ العالَمینَ
وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّه إلاّ بِاللَهِ الْعَلیِّ الْعَظیم
درود بیکران بر روان پاک خاتم پیمبران محمّد مصطفی، و وصیّ
والاتبارش علیّ مرتضی و یازده فرزند از اولاد امجاد او باد؛
بالاخصّ ولیّ دائرۀ امکان حضرت امام زمان: محمّد بن الحسن قائم
آل محمّد که کاروان عالم هستی را با جذبه و عشق در حرکت بسوی
عالم اطلاق و توحید حضرت حقّ ـجلّ و علا ـ رهبری میکنند.
وَ
جَعَلْنَاهُمْ أَئمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَ أَوْحَیْنَآ
إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْرَاتِ وَ إِقَامَ الصَّلَو'ةِ وَ إِیتَآءَ
الزَّکَو'ةِ وَ کَانُوا لَنَا عَـابِدِینَ.1
از آنجائی که دوران امامت حضرت امام حسن مجتبی و حضرت سیّد الشّهداء علیهما السّلام از سختترین
و تاریکترین دورهها از نقطۀ نظر فشار و غلبۀ حکومت جائرۀ بنی
اُمیّه بوده است، که اختناق و تدلیس و تلبیس و جهل و ریا و
کذب و خدعه بحدّ اعلای خود رسیده بود، همانطور که از خطبۀ حضرت
أمیرالمؤمنین علیه السّلام در اواخر عمر شریف مشهود است؛ آنجا
که میفرماید:
وَ
اعْلَمُوا رَحِمَکُمُ اللَهُ! أَنَّکُمْ فِی زَمَانٍ الْقَآئِلُ
فِیهِ بِالْحَقِّ قَلِیلٌ، وَاللِسَانُ عَنِ الصِّدْقِ کَلِیلٌ،
واللَازِمُ لِلْحَقِّ ذَلِیلٌ. أَهْلُهُ مُعْتَکِفُونَ عَلَی
الْعِصْیَانِ، مُصْطَلِحُونَ عَلَی الإدْهَانِ.
فَتَاهُمْ
عَارِمٌ، وَ شَآئِبُهُمْ ءَاثِمٌ؛ وَ عَالِمُهُمْ مُنَافِقٌ، وَ
قَارِئُهُمْ مُمَاذِقٌ؛ لَایُعَظِّمُ صَغِیرُهُمْ کَبِیرَهُمْ، وَ لَا
یَعُولُ غَنِیُّهُمْ فَقِیرَهُمْ.
2
«و
بدانید ـ خدای شما را رحمت کند ـ شما در زمانی قرار گرفتهاید که
گویندۀ حقّ در این زمان کم است، و زبان از بیان گفتار راست،
خسته و نارسا و ناگویاست.
کسیکه ملازمت حقّ کند ذلیل است. اهل این زمان روی بدنیا آورده، و در آستان معصیت اعتکاف نمودهاند؛ و با تکاهل و سستی، سازش و آشتی کردهاند.
جوان آنها بداخلاق، و پیر آنها گنهکار، و عالم آنان منافق، و قاری قرآن آنها اهل غشّ و آلودگی است.
کوچکان
به بزرگان وقعی ننهاده و آنان را محترم نمیشمارند، و اغنیاء و
ثروتمندان امور فقرا را تکفّل نمینمایند.»
از
این دو امام همام با آنکه علاوه بر طول مدّت حیاتشان، تنها
مدّت امامت و ولایت هر یک از آنها در حدود ده سال بطول انجامید
و طبعاً باید هزاران روایت و حدیث و خطبه و موعظه در تفسیر قرآن
و غیر آن در دست باشد؛ بیش از یکی دو حدیث در فقه و چند حدیث در
تفسیر نرسیده است، و خُطَب و مواعظ و کلمات آنان نیز در نهایت
اختصار و ایجاز و قلّت است.
با
آنکه از بازرگانان حدیث چون أبوهُرَیره و غیر او هزاران حدیث
مجعول و کاذب که مضمون آن حکایت از تطابق با سیاست وقت میکند،
کتب و دفاتر و تاریخ را پُرکرده است.
معلوم است با وجود آن تاریکی و ابهام و فشار، یا اصولاً کمتر به آن بزرگواران مراجعه مینموده و از دریای موّاج
علوم آنان بهرهگیری میشده است؛ و یا روایات مرویّۀ از آنها
به علّت دِهشت و وحشت و اضطراب راویان، دچار محو و زوال قرار
گرفته و طبعاً به طبقات بَعد منتقل نگردیده است.
از
حضرت سیّد الشّهداء علیه السّلام اندکی از خُطَب و مواعظ
رسیده، که معلّم درس آزادگی و فرزانگی و ایمان و ایقان است؛ و
معلومست که از مصدر ولایت ترشّح گردیده است؛ که:
وَ إنَّا لَامَرَآءُ الْکَلَامِ، وَ فِینَا تَنَشَّبَتْ عُرُوقُهُ، وَ عَلَیْنَا تَهَدَّلَتْ غُصُونُهُ.3
«و بدرستیکه ما آفرینندگان و خلاّقان و امیران گفتار هستیم؛
عروق و ریشههای سخن گفتن، در ما پنجه افکنده و ثابت شده و
رشد کرده، و شاخههایش نیز در خانۀ ما آویزان و سرازیر شده است.»
بنابراین، آنان دارای اصل و فرع کلام، که نمایندۀ اصول و فروع از معانی و حقائق است میباشند.
و چه خوب بود فرمایشات آن حضرت که حاوی یک دنیا عزّت و شرف و سربلندی و استقلال و ایمان و ایقان و
صبر و ثبات و فتوّت و جوانمردی است، در روی تابلوها و پردههائی
با ترجمۀ شیرین و شیوای آن نوشته میشد و مانند اشعار محتشم در
مجالس عزاداری و تکایا نصب میگردید، تا واردین و شرکت کنندگان
در مجلس، در عین استفادۀ سمعی از خطبا و گویندگان راستین؛
استفادۀ بصری نیز نموده، و عین آن کلمات را حفظ و سرمشق زندگی
و عمل خود قرار میدادند.
جزوهای که فعلاً از نظر خوانندگان ارجمند میگذرد، عین برخی از
کلمات حضرت سیّد الشُّهداء علیه السّلام است که این حقیر با ذکر
مدارک، از کتب معتبره نقل کرده؛ و فقط به ترجمۀ آن اکتفا
شده است، و از شرح و بسط خودداری شده؛ تا آنکه به واسطۀ ایجاز
و اختصار، قابل آن باشد که بر روی پردهها و تابلوها نوشته شده
و در مجالس و محافل، در مرآی و منظر حاضرین قرار گیرد، و در عین
حال به واسطۀ سادگی قابل استفادۀ عموم برادران دینی بوده
باشد.
از طلاّب علوم دینیّه و دانشجویان متعهّد، مترقّب است که عین
کلمات و خطب را حفظ کنند و با خطبهها و سخنرانیهای خود، اذهان
عامّۀ مردم را به لَمَعات پرفروغ
انوار ساطعۀ حسین علیه السّلام روشن کنند؛ و این میراث پرمایه
را که از مداد علماء و دماء شهداء سَلَف به ما رسیده است، به
نسل خَلَف انتقال دهند. شَکَّرَ اللهُ مَساعیَهُمُ الجَمیلةَ و زادَهم إیمانًا و تقوی و عِلمًا و عمل.
و السّلامُ علَینا و علَیهم و علَیعبادِاللهالصّالحین و رحمةُ الله و برکاتُه.
سیّد محمّد حسین حسینی طهرانی
اذان ظهر روز عاشوراء 1402 هجریّه قمریّه
در مشهد مقدّس رضوی علیه السّلام
۹۱/۱۲/۲۵
۰
۰
بنده خدا