دانلود سخنرانی حضرت آیت الله طهرانی (جلسه دویست و سیزدهم شرح حدیث عنوان بصری)
بسم الله الرحمن الرحیم
جلسه جلسه دویست و سیزدهم شرح حدیث عنوان بصری در تاریخ 29 ذوالقعدة الحرام 1434 برگزار گردیده. در این جلسه حضرت آیت الله طهرانی بیاناتی پیرامون مبحث حقیقت مراقبه از منظر اولیای الهی و تذکراتی به مناسبت آستانه حلول ماه مبارک ذوالحجة الحرام ایراد فرمودند.
مقالۀ ذیل چکیده ای از جلسۀ یکصد و شصت و دوم شرح حدیث عنوان بصری می باشد که حضرت استاد طهرانی به بیان ویژگیها و اعمال ماه ذی الحجة الحرام پرداخته اند.
ذکر خصوصیات ماه ذوالحجة الحرام.
بالاترین ادله بر وحدت وجود اذکار توحیدیه دهه اول ماه ذى الحجة است.
سفارش به روزه در ماه ذى الحجه از ماه رجب هم بیشتر است.
سوق دادن ذهن به توحید در این دهه بسیار براى انسان راه گشا است.
منظور از ایام الـله در سورۀ ابراهیم ایّام دهۀ ذی الحجّة می باشد.
روز هفتم این ماه روز شهادت امام باقرعلیهالسلام است.
نکاتی مهم راجع به آداب روز عرفه
کیفیّت قرائت ادعیه بصورت دسته جمعی
دعای عرفۀ حضرت سیّدالشّهداء علیه السّلام دریاهائیست از معرفت!
سالک باید همواره خویش را مستعدّ جذب فیوضات رحمانی نگهدارد و بس!
توضیحاتی راجع به عید قربان و فطر.
آن ملکوتى که براى حاجیان در ایّام حج حاصل مى شود براى تمامى اشخاصى که مراقب اعمال خود در این ایام باشند نیز حاصل مى شود.
سفارش بزرگان بر قرائت اذکار توحیدیه از صبح عید قربان تا غروب روز دوازدهم.
آیا هدف اسلام فقط برقراری عدالت
و امنیت ظاهری و آرامش اجتماعیست؟
بسم الله الرحمن الرحیم
ارتقای علوم بشری و تحوّل اعجابآمیز تکنیک و تکنولوژی و کشف افقهای مجهول اسرار خلقت، هیچ ارتباطی به میزان فرهنگ و ارزشهای والای انسانی و کرامت نفس و تعالی روح و جان او ندارد، و سیر و گردش روزگار و توالی لیالی و ایّام، نه تنها بر بُعد معنوی و روحی او نیفزوده است بلکه به عکس، او را به سراشیبی سقوط اخلاقیّات و حرکت رو به قهقرا درآورده است و در هر زمینه از ظرفیّتهای وجودی خود ـ چه انسانی و چه حیوانی ـ او را به مراتب نازلۀ از سبعیّت و درندگی و وحشیگری و رذالت اخلاقی و اجتماعی ساقط نموده است.
در این زمان، زمان شکوفایی تمدّن و فرهنگ و افتخار اعصار و قرون، انسان به ظاهر متشخّص و دارای وجهه و شهرت را میبینید که به خاطر اجابت توقّعات حیوانی و رذیل خود، لخت مادرزاد به همراه سایر اراذل و اوباش در مرئیٰ و منظر خرد و کلان ظاهر میشود و به خودنمایی میپردازد!! آخر این چه مرتبهای از سقوط و حیوانیّت است که بشر بدان مبتلا گردیده است و از آن ابائی ندارد، و سایرین نیز بیتفاوت به بهانۀ عدم مداخله در مسائل و خواستهای شخصی افراد، از کنار آن درمیگذرند و یا به آن نظاره میکنند؟
حال شما بنگرید یک مرد جا افتادۀ شصت ساله در شب چهارشنبهسوری به میان خیابان میآید و با وسایل آتشزا خود را در زمرۀ اطفال و سفیهان قرار میدهد و از روی آتش میجهد و میگوید: «زردی من از تو، سرخی تو از من!»داستان ذیل واقعه ای است عبرت آموز از عارفی بی بدیل و شیعه ای صادق وفانی در ولایت ائمه معصومین علیهم السلام که تمام وجودش را عشق و ارادتی حقیقی و واقعی در عین معرفت تام و عرفان کامل به اولیای معصومین فرا گرفته است و شایسته است خوانندگان محترم در آن بدیدۀ عبرت و فهم و اسوه بنگرند و أقدام خود را در جایگاه قدمهای این مرد بزرگ قرار دهند.بلکه از آن نفحاتی که بر قلب منور او از ناحیه انفاس قدسیه حضرات معصومین علیهم السلام وزیده است ، شمیمی نیز عائد و واصل بگردد . آمین
مقالۀ حاضر برگزیدهای است از کتاب «نوروز در جاهلیت و اسلام» تألیف آیة الله سیدمحمّدمحسن حسینی طهرانی.
شماره پنجم
سیّد ابن طاووس در کتاب کشف المحجّة، روز تولّد پسرش را عید نمیگیرد، بلکه روز بلوغ و به شرف تکلیف درآمدن او را عید میگیرد که قابل خطاب خداوندی شده و قلم تکلیف بر او جاری شده است. او در فصل صد و سوّم گوید: «ای فرزند من، محمّد! چون به زمانی رسیدی که خداوند جلّ جلاله تو را به کمال عقل مشرّف کرد، و خداوند جلّ جلاله در استصلاح حال تو برای همنشینی و گفتگوی با خودش و برای دخول در محضر مقدّس خودش برای اطاعت او مفاخره و با فرشتگان ملاعنه میکند، آن وقت را تاریخ زده و محفوظ بدار! زیرا که از أفضل اوقات أعیاد است. و در هر سالی از سالها که خداوند عمر با برکت تو را به آن تاریخ برساند، شکر خداوند را تجدید کن و صدقات و خدمات برای خداوند بخشندۀ عقل و خرد بجای آور، که او تو را بر شرف دنیا و آخرت دلالت کرده است. و بدان که من خواهر تو را (شرف الأشراف) کمی پیش از آنکه به سن بلوغ برسد در نزد خود خواندم و آنچه میدانستم از احوال او که خداوند جلّ جلاله به او اجازه داده است که در خدمت او به کم و بسیار قیام کند، برای او شرح دادم و آن را در کتاب البَهجَة لِثَمَرَةِ المُهجَة ذکر کرده ام.»
فصل صد و چهارم: «و اگر خداوند همانطور که مرا عادت داده است که در رحمت و عنایت او بسر برم، زنده باقی گذارد، من روز بلوغ تو را که مشرّف به شرف تکلیف میشوی عید میگیرم و یکصد و پنجاه دینار تصدّق میدهم که در مقابل هر سال از عمر تو ده دینار واقع شود اگر بلوغ تو بر حسب سال باشد. و با این مال، من در خدمت خداوند اشتغال ورزم؛ زیرا که مال، مال اوست و من مملوک او هستم و تو هم بندۀ او هستی! پس ما این مال را مصرف میکنیم در آن جایی که خداوند جلّ جلاله دوست دارد در آنجا مصرف شود.»
ولی ادیان الهی برای پیروان خود بر اساس ارزشهای انسانی و وصول به اهداف ایمانی و خروج از شرک و آزادی از دست جبّاران و طاغیان زمان که بشر را استخدام نموده و برای منافع استکباری خود از او متمتّع میشدهاند، اعیاد را پایه ریزی کرده اند.
مقالۀ حاضر برگزیدهای است از کتاب «نوروز در جاهلیت و اسلام» تألیف آیة الله سیدمحمّدمحسن حسینی طهرانی.
شماره پنجم
زیرا که کلمۀ «عِید» از مادۀ «عَوْد» است یعنی: بازگشتن. در أقرب الموارد گوید: «عِید به موسم و هر روزی که در آن اجتماعی و یا تذکار و یادبودی از صاحب فضیلتی بوده باشد گفته میشود، و بعضی گفتهاند: ”برای هر حادثۀ مهمّی.“
مقالۀ حاضر برگزیدهای است از کتاب «نوروز در جاهلیت و اسلام» تألیف آیة الله سیدمحمّدمحسن حسینی طهرانی.
شماره پنجم
در مسألۀ هدایت و شریعت، پای خواست و میل و محبّت به افراد در میان نیست و صرفاً اراده و مشیّت حقّ است که سخن اوّل و آخر را میزند، و همه باید این نکته را در تبلیغ رسالت خویش مدّ نظر قرار دهند.