ارائه مبانی اصیل و حقیقی اسلام

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دوره علوم و معارف اسلام» ثبت شده است

یک صبح تا غروب برای بی دین شدن کفایت می کند

امام باقر علیه السلام فرمودند:


 لتُمَحَّصُنَّ یا شیعَةَ آلِ مُحَمَّدٍ تَمحیصَ الکُحلِ فِی العَینِ و إنَّ صاحِبَ العَینِ یَدری مَتی یَقَعُ الکُحلُ فی عَینِهِ و لایَعلَمُ مَتی یَخرُجُ مِنها و کذلک یُصبِحُ الرَّجُلُ عَلی شَریعَةٍ مِن اَمرِنا و یُمسی و قد خَرَجَ مِنها و یُمسی عَلی شَریعَةٍ مِن اَمرِنا و یُصبِحُ و قد خَرَجَ مِنها

 
ای شیعیان آل محمد (صلی الله علیه و آله) یقیناً برای پاک شدن مورد آزمایش سخت قرار می گیرید، همچون پاک شدن سرمه در چشم.(از این جهت که) انسان می فهمد چه موقع سرمه وارد چشمش گردید، ولی خارج شدنش را  از چشم  متوجه نمی شود؛و به همین شکل انسان بامداد اعتقاد به امامت ما دارد ولی شامگاه بی اعتقاد می شود ؛ و نیز شامگاه اعتقاد به امامت دارد ولی بامداد عقیده خود را از دست می دهد (بدون آنکه خود بفهمد چطور اعتقادش دگرگون گردید.)


الغیبه نعمانی:باب ۱۲،ح۱۲.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا

دوام عبادت

عبادت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا

هوای نفس

نیکو مرد آن کسی است که هوای نفس و درخواست خود را تابع امر خدا نموده است و قوای خود را در راه رضای خدا مبذول داشته است؛ و ذلّت را با وجودِ داشتن حقّ، به عزّت ابدیّه نزدیکتر می‌یابد از عزّتی که با باطل به دست می‌آید. و به یقین می‌داند که گرفتاریهای کم و ناچیز دنیا که برای رضای خدا آنها را تحمّل می‌کند، او را به دوام نعمتهای ابدیّه خداوند در بهشتی که خرابی و فناء و نیستی ندارد خواهد رسانید. و نیز می‌داند که اگر از هوای نفس امّاره خود پیروی کند بسیاری از خوشی‌هائی که در دنیا می‌برد او را به عذاب ابدیّه خداوند که زوال و انقطاع ندارد خواهد کشانید.
معادشناسی جلد7صفحه319

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا

نوکر سیدالشهداء یا ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا

حقیقت خانه خدا مقام ولایت سیدالشهداء علیه السلام است

جابر آیا از پیغمبر یا از امیرالمؤمنین شنیده بود که اگر کسی بخواهد قبر سیّدالشّهداء را زیارت کند یا قبر امام را زیارت کند باید إحرام ببندد و غسل کند یا اینکه نه، این تفطّن خود جابر بود؟ چون فقیه آن کسی است که بتواند تفریع فروع کند از اصول.

گویا در مغز جابر روح اسلام جا گرفته‌ بود و به حقیقت مذاق اسلام و سرّ قانون آشنا شده بود ، که او می‌دانست إحرامی که برای خانه خدا تشریع شده و غسل زیارت و طواف که برای خانه خدا تشریع شده دارای یک سرّ و حقیقتی است ؛ و حقیقت خانه خدا مقام ولایت سیدالشّهداء علیه‌السّلام است

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
بنده خدا

الله شناسی جلد1


الله شناسی جلد 1


تفسیر آیه نور.خدا را می‌توان‌ دید.خداوند عاشق‌ ماسوی‌، و ماسوی‌ عاشق‌ اوست.امکان‌ دیدار و لقاء خداوند برای‌ مؤمنین‌ خوش‌ کردار.خداوند همه‌ جا هست‌؛ چشم‌ بگشا و ببین‌! و…

معرفی نویسنده کتاب:علامه سید محمد حسین طهرانی سید محمد حسین حسینی طهرانی در سال ۱۳۰۵ شمسی دیده به جهان گشود. وی که از کودکی نبوغ و استعداد عجیبی داشت،دوران تحصیل متوسط زمانه ی خود را با اخذ مدرک مهندسی فنی و به عنوان دانشجوی ممتاز درهنرستان صنعتی تهران به پایان رساند. اما از آنجا که خلا معنوی ای در خود حس می کرد در جستجوی معارف الهی راهی قم شد. در آنجا محضر کسی را درک کرد که خود می گوید اگر او را نمی دیدم «خسر الدنیا و الآخره» این شخص کسی نبود جز علامه سید محمد حسین طباطبایی! و این بزرگوار آنچنان در تربیت شاگرد کوشید که از مریدان و صاحبان سرّ او گشت. پس از چند سال تصمیم گرفت به نجف برود و حوزه ی آنجا را نیز تجربه کند،در نجف علاوه بر اینکه در دروس متداول فقه خود مشار بالبنان بود،در وادی معرفت به شاگردی کسی در آمد که سید علی قاضی،عارف بزرگ شیعه او را وصی خود ساخته بود،از همان طریق علامه طهرانی به کسی وصل شد که تا آخر عمر مدیون و مرید او شد به نام سید هاشم حداد…(برای دانستن در مورد این شخصیت یگانه به کتاب روح مجرد مراجعه کنید) او پس از سال ها تحقیق و سیر و سلوک در وادی عرفان و فلسفه کتاب های زیادی نوشت،که از مهمترین آنها کتابی است در ۳ جلد به نام الله شناسی. در حقیقت این کتاب کم نظیر دائره المعارفی است از تفسیر و کلام و مطالب ذوقی حکمت و عرفان. و تمامی هنر این بزرگمرد آن بود که سعی می کرد مطالب عمیق را نیز ساده بنویسد،تا جوانان را نیز به کار آید،و حاصلش اثری است ماندنی در عقاید شیعه از زبان یک عارف و حکیم و مفسر معاصر،رضوان خدا از آن او باد!


قیمت: 7200 تومان


خرید اینترنتی کتاب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا

حضرت أبوالفضل علیه السلام کعبه أولیاء

بسم الله الرحمن الرحیم

انسان با مطالعه در احوال علما و قصص مذکوره از ایشان، پس از تدبّر و تدقیق به این مطلب می‌رسد که تا وقتی‌که در راه و مسیر او قدم نزند و سرّ و سویدای خود را خالص نگرداند؛ هر قدر هم که در راه کسب علوم و فضائل سرآمد دوران باشد، فعل او خام و حرکت او بی‌ثمر خواهد بود. شاهد ما چند حکایت آموزنده از دیدگاه علما نسبت به حضرت ابوالفضائل عباس بن علی بن ابی‌طالب می‌باشد. امید آنکه همه بر سر خوان فضل و کرم او متنعّم باشیم.

1) حضرت أباالفضل العباس علیه‏السّلام را شاگردان [مرحوم قاضی] کعبه أولیاء مى گفتند. توضیح آنکه: مرحوم قاضى پس از سیر مدارج، و معارج، و التزام به سلوک، و مجاهده نفس، و واردات قلبیّه و کشف بعضى از حجابهاى نورانى، چندین سال گذشته بود و هنوز وَحْدت حضرت حقّ تعالى تجلّى ننموده، و یگانگى و توحید وى در همه عوالم در پس پرده خفا باقى بود؛ و مرحوم قاضى به هر عملى که متوسّل میشد؛ این حجاب گشوده نمى شد. تا هنگامیکه ایشان از نجف به کربلا براى زیارت تشرّف پیدا کرده؛ و پس از عبور از خیابان عباسیّه (خیابان شمالى صحن مطّهر) و عبور از در صحن، در آن دالانیکه میان در صحن، و خود صحن است و نسبتاً قدرى طویل است؛ شخص دیوانه‏اى به ایشان میگوید: أبوالفضل کعبه أولیاء است. مرحوم قاضى همین که وارد رواق مطّهر مى‏شود در وقت دخول در حرم، حال توحید به او دست مى‏دهد؛ و تا ده دقیقه باقى مى ماند؛ و سپس که به حرم حضرت سیّدالشهداء علیه‏السّلام مشرّف مى گردد در حالیکه دستهاى خود را به ضریح مقدّس گذاشته بود؛ آن حال قدرى قویتر دست میدهد؛ و مدّت یک ساعت باقى میماند. دیگر از آن به بعد مرّتباً و متناوباً و سپس متوالیاً حالت توحید براى ایشان بوده است. [1]

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا
عید غدیر، عید معرّفى ولایت است‏

عید غدیر، عید معرّفى ولایت است‏

عید غدیر، عید معرّفى ولایت است، پیغمبر أمیرالمؤمنین را بلند کرد گفت: مردم این است على! این ولایت است!

خیلى فرموده بود، از اوّل زمان بعثت، ولایت و وزارت و خلافت و وصایت أمیرالمؤمنین علیه السّلام را پیغمبر ابلاغ فرمود، تا آن هنگامى که دم آخر بود و فاطمه زهرا سلام الـله علیها گریه مى‏کرد؛ گفت: بیا پیش من!- در اینجا هم حالا روایتش را برایتان اگر وقت کردیم مى‏خوانم-

وقتى آیه نازل شد: وَ أَنْذِرْ عَشیرَتَکَ الْأَقْرَبین! پیغمبر چهل نفر از قوم و خویش‏هاى خود را جمع کرد، در آن مجلس در مکّه در بدو بعثت است، فرمود:

کیست که با من در این امر کمک کند؟ نمى‏گوید اى مردم، اسلام بیاورید؛ [می‌گوید]

أیُّکُم یُوازرُنى علَى ذَلک عَلَى أن یَکونَ وَصیِّى و وَزیرى و خَلیفَتى مِن بَعدى؟!

کیست به من کمک کند در این انجام کار رسالت؟ این بار بار سنگینى است روى دوش من! من یک کمک مى‏خواهم که بیاید و این بار را با کمک و همراهى یکدیگر برداریم.

تا سه بار حضرت تکرار کردند، هیچ کس جواب نداد و فقط حضرت [علی] عرض کردند: من!

حضرت بیعت کردند با أمیرالمؤمنین! با بچّه سیزده ساله ها! بچّه سیزده ساله مى‏دانید چى؟ بچّه سیزده ساله خودمان را تماشا مى‏کنید چقدرى است؟ آن روز پیغمبر با أمیرالمؤمنین بیعت کرد! یعنى تو باید زیر بغل من را بگیرى، کار من کار آسانى نیست، نبوّت یک تشریفى نیست که به من داده شده.

من تا حالا توى حرم خدا بودم و توى مقام امن و امان و سرّ، و از نقطه نظر ظاهر همیشه در کوه حِراء خلوت داشتم و حالا خدا به من امر کرده بیا برو پائین! اوّل مشکلات است! چه مشکلات!! باید دنیا را مسلمان کنى!

شما بیایید یک حرفى مى‏خواهید یاد رفیقتان بدهید، جان به لبتان مى‏رسد آن حرف را نمى‏فهمد؛ اى رسول ما باید بروى توى دنیا، توى مکّه، توى مدینه، توى طائف، سنگ بزنند به پایت، ساحرت بگویند، مجنونت بگویند، شمشیر رویت بکشند، دندانت را بشکنند، گرسنگى به تو بدهند، دربدر بیابانهایت کنند، پایت خار برود، دخترت زینب مى‏خواهد عقبت حرکت کند، هجرت کند، بیاید به مدینه، همین عمرو عاص آمد با جماعتى، نیزه زد به آن شتر، بچّه سقط کرد، نزدیک بود همین زینب بمیرد!! اینها همه راجع به چیست؟ راجع به این است که باید برسانى خلاصه.

حسینت را مى‏کشند، حسنت را مى‏کشند، راضى هستى؟ بله!

این است، راه این است. على را توى محراب مى‏زنند، با فاطمه زهرا این کار را مى‏کنند، راضى هستى؟

ما که به کسى نبوّت مى‏دهیم نه اینکه پَر قو برایش مى‏اندازیم مى‏گویم بفرما! این حرف‏ها نیست.

این نبوّت را به خیلى از پیغمبران دادند هیچ کس نتوانست قبول کند، ولایت را به خیلى‏ها دادند نتوانستند قبول کنند.

         آسمان بار امانت نتوانست کشید             قرعه فال به نام من دیوانه زدند
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا