ارائه مبانی اصیل و حقیقی اسلام

۳۹ مطلب در بهمن ۱۳۹۱ ثبت شده است

دانلود سخنرانی شرح حدیث عنوان بصری جلسه205

جلسه دویست و پنجم شرح حدیث عنوان بصری در تاریخ 21 ربیع الاول سال 1434 هجری قمری برگزار گردید. در این جلسه حضرت آیة اللـه طهرانی در ادامه جلسات گذشته ، به بیان فقره : فَقَالَ: أَمَّا اللَوَاتِی‌ فِی‌ الرِّیَاضَةِ: فَإیَّاکَ أَنْ تَأْکُلَ مَا لاَ تَشْتَهِیهِ پرداختند. لینک دانلود
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا

شخصیت رسول خدا(صلی الله علیه واله) از زبان امام حسین(علیه السلام)

زندگی حضرت محمد (صلی الله علیه واله) از صدر اسلام مورد توجه و اهتمام مسلمانان قرار داشته است، اما در میان این روایت‌ها از زندگی پربار رسول خدا، خطبه‌ای از امام حسین(علیه السلام) امام سوم شیعیان و نوه پیامبراکرم(صلی الله علیه واله) وارد شده که تعابیر بسیار زیبایی درباره شخصیت رسول خدا دارند. آن حضرت در توصیف شخصیت رسول خدا و ویژگی‌های اخلاقی و شخصیتی جد بزرگوارشان چنین می‌فرمایند: « از دایی خود، هند بن ابی هاله تمیمی که توصیف گر بود درباره آراستگی‌های پیامبر (صلی الله علیه واله) پرسش کردم و گفتم: سخن گفتن او را برای من توصیف کن. او گفت: پیامبر (صلی الله علیه واله)، پیوسته غمگین بود و هماره در اندیشه، آسودگی نداشت و بدون نیاز، سخن نمی‌گفت.سکوتش طولانی بود، از آغاز تا پایان سخن، دهانش را کاملاً باز نمی‌کرد و سخنانی فراگیر می‌فرمود، کلامش، فصل بود که در آن نه فزونی دیده می‌شد و نه کاستی. نرم‌خو بود و از خشکی و جسارت برکنار، نعمت را هر چند ناچیز، بزرگ می‌داشت و چیزی از آن را نمی‌نکوهید، تغییر ذائقه دهندگان را نه می‌نکوهید و نه می‌ستود، دنیا و آن چه در آن است، او را به چشم نمی‌آورد. چون چیزی مانع حق می‌گشت، هیچ چیز یارای خشم او را نداشت تا آن که حق را یاری کند. او برای خود خشمگین نمی‌شد و برای خود چیرگی نمی‌خواست، هرگاه اشاره می‌کرد. با تمام کَفَش اشاره می‌کرد و هرگاه شگفت زده می‌شد، دست خود را می‌گرداند و هرگاه سخن می‌گفت، دست خود را به یکدیگر می‌پیوست و شست دست چپش را به گودی کف دست راستش می‌زد و هرگاه خشمگین می‌شد، رویش را بر می‌گرداند و چهره‏‌اش را بر می‌تافت و هرگاه شاد می‌شد دیدگان خود را می‌هلید، بیشتر خنده او لبخند بود و هرگاه لبخند می‌زد دندان‌هایش چونان دانه‏‌های تگرگ خودنمایی می‌کرد».
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا

مسجدی که هفتاد پیامبر در آن نماز خواندند+ تصاویر

مسجد خَیف در مکه مکرمه واقع است و در موسم حج پذیرای میلون ها زائر است. این مسجد که هفتاد پیامبر از جمله حضرت موسی (علیه السلام) و پیامبر (صلی الله علیه وآله) در آن نماز خوانده اند، در نزدیکی کوه منا واقع است. مسجد خیف در سال 1407هجری بازسازی شد. این مسجد دارای چهار مناره می باشد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا

20حدیث از پیامبر(صلی الله علیه واله) و امام صادق(علیه السلام)

پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله) و همچنین امام صادق (علیه السلام) در زندگی خود سخنان گهرباری گفته اند که در این جا 20 حدیث و سخن گهر بار از آن ها را برای شما آماده کردیم:1- خَیرُ الأصحابِ مَن قَلَّ شِقاقُهُ و کَثُرَ وِفاقُهُ.بهترین یاران کسی است که ناسازگاریش اندک باشد و سازگاریش بسیار. پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله)2-ابن آدم عندک ما یکفیک وانت تطلب ما یطغیک لا بقلیل تقنع ولا بکثیر تشبع .فرزند آدم ، آنچه حاجت تو را رفع کند در دسترس خود داری و در پی آنچه تو را به طغیان وا می دارد روز میگذاری ، به اندک قناعت نمیکنی و از بسیار سیر نمی شوی . پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله)3-اتق دعوة المظلوم فإنما یسال الله حقه وان الله لن یضیع لذی حق حقهاز نفرین مظلوم بپرهیز زیرا وی به دعا حق خویش را از خدا میخواهد و خدا حق رااز حق دار دریغ نمیدارد . پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله)4-اتقوا الدنیا فوالذی نفسی بیده انها لأسحر من هاروت وماروتاز دنیا بپرهیزید ، قسم به آن کس که جان من در کف اوست که دنیا ازهاروت و ماروت ساحرتر است . پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله)5-اتقوا دعوة المظلوم فإنها تصعد الی السماء کأنها شرارةاز نفرین مظلوم بترسید که چون شعله آتش بر آسمان میرود . پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله)6-اثنان یعجلهما الله فی الدنیا البغی وعقوق الوالدین .دو چیز را خداوند در این جهان کیفر میدهد : تعدی ، و ناسپاسی پدر و مادر . پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله)7-إنَّ اللهَ عَزَّوَجَّلَ یََرحَمُ الرَّجُلَ لَشُدَةِ حُبِّ لُوَلَدُه.براستی که خداوند عزوجل رحم می نماید مرد را، به سبب شدت محبت او به فرزندش. امام صادق (علیه السلام)8-اَحبّ اخوانى الى من اهدى الى عیوبىمحبـوبتـرین بـرادرانـم نزد من، کسـى است که عیبهایـم را به من اهدا کنـد. امام صادق (علیه السلام)9-انَّ العَملَ القَلیل الدّائم علی الیقینِ اَفضَلُ عِنداللهِ منَ العَمَلِ الکثیر علی غَیرِ یقینعمل اندک و بادوام که بر پایه یقین باشد و در نزد خداوند از عمل زیاد که بدون یقین باشد برتر است. امام صادق (علیه السلام)10-ما عذب الله امه الا عنداستهانتهم بحقوق فقرإ اخوانهمخداوند امتى را عذاب نخواهد کرد، مگر در وقتى که نسبت به حقوق برادران نیازمند خود سستى نمایند. امام صادق (علیه السلام)11-ایـاکـم ان یحسـد بعضکـم بعضـا فـان الکفـر اصله الحسـد.از حسـد ورزى به یکـدیگـر بپـرهیزیـد، زیـرا ریشه کفـر، حسـد است. امام صادق (علیه السلام)12-لاتشـاور احمق و لاتستعن بکذاب و لاتثق بمـوده ملوکبا احمق مشورت نکن و از دروغگو یارى مجو و به دوستى زمامداران اعتماد مکن.امام صادق (علیه السلام)13-احب الاعمال الی الله أدومها وان قل .محبوبترین کارها در پیش خدا کاریست که دوام آن بیشتر است ، اگر چه اندک باشد . پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله)14-لا فقر اَشد من الجهل ، لا مال اَعود من العقل .هیچ تهیدستی سخت تر از نادانی و هیچ مالی سودمندتر از عقل نیست . پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله)15-احب الجهاد الی الله عز وجل کلمة حق تقال لامام جائربهترین جهادها در پیش خدا سخن حقی است که به پیشوای ستمکار گویند . پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله)16-احب الطعام الی الله ما کثرت علیه الایادیبهترین غذاها در پیش خدا آن است که گروهی بسیار بر آن بنشیند . پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله)17-احب عباد الله الی الله أنفعهم لعباده .از جمله بندگان آن کس پیش خدا محبوبتر است که برای بندگان سودمندتر است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله)18-الجبارون ابعد الناس من الله عز و جل یوم القیامةدورترین مردم از خداوند عزو جل در روز قیامت سرکشان متکبر هستند.امام صادق (علیه السلام)19-اِذا رأَیتمُ العَبدَ مُتفُقَّداً لِذُنوبِ النّاس ناسیا لِذنوبه فَاعلُمو اَنَّهُ مُکرَ بهِهرگاه دیدید که بنده ای گناهان مردمان را جستجو می کند و گناهان خویش را فراموش کرده است بدانید که او فریب شیطان را خورده است.امام صادق (علیه السلام)20-مَن ماتَ و لَم یعرف امام زمانِهِ ماتَ میتةً جاهِلیةًهرکس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است.امام صادق (علیه السلام)
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا

گزارش تصویری / باز سازی مضجع مبارک حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا

کلام امیرالمؤمنین علیه السّلام در رابطه با حذاقت رسول خدا در معالجۀ امراض روحی

کلام امیرالمؤمنین علیه السّلام در رابطه با حذاقت رسول خدا در معالجۀ امراض روحی أمیرالمؤمنین علیه السّلام در «نهج البلاغة» خطبه‌ای دارد که در ضمن آن راجع به حذاقت رسول خدا در معالجۀ امراض روحی، جملهای را بیان میفرماید که حقّاً آن جمله، دربارۀ قرآن و حذاقت آن صادق است. طَبِیبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ. قَدْ أَحْکَمَ مَرَاهِمَهُ. وَ أَحْمَی مَوَاسِمَهُ. یَضَعُ ذَلِکَ حَیْثُ الْحَاجَةُ إلَیْهِ؛ مِنْ قُلُوبٍ عُمْیٍ، وَ ءَاذَانٍ صُمٍّ، وَ أَلْسِنَةٍ بُکْمٍ. مُتَّبِـعٌ بِدَوآئِهِ مَوَاضِعَ الْغَفْلَةِ، وَ مَوَاطِنَ الْحَیْرَةِ. «رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم طبیبی بود که در طبّ خودش دوّار بود. (یعنی زیاد دور میزد بر روی مرض، و اقسام آن، و ارتباط امراض با هم؛ و زیاد دور میزد بر روی دارو و درمان. و حکیم حاذق و مطّلع به همۀ جوانب مرض و تمام طرق درمان آن بود.) که آنحضرت مرهمهای خود را خوب استوار میساخت، و در عین حال آلتهای داغ را برای سوزاندن موضع فساد و زخمهای عفونی خوب داغ میکرد و میگداخت. و در اینصورت آن مرهمها را و آن آلتهای داغ کننده را بر جاهائی که لازم بود و نیاز به مرهم گذاری و یا داغکردن بود، مینهاد. مواضع مورد حاجت به مرهم نهادن و داغ کردن، دلهائی بود که کور شده بودند، و گوشهائی که کر شده بودند، و زبانهائی که گنگ و لال گردیده بودند. رسول خدا این داروهای خود را به مواضع غفلت و بیخبری، و مواطن حیرت و سرگردانی میرسانید، و میکشانید تا بدانها برسد.» دواهائی که برای قلبهای کور مفید است، دواهائی است که فهم را باز میکند، و وجدان را بیدار مینماید. و آنچه برای گوشهای کر مفید است، إنذار و وعده، و موعظه، و تخویف و تحذیر، و ترغیب و تشویق؛ و آنچه برای زبانهای لال مفید است، خصوص آن داروئی است که زبان را به ذکر خدا درآورد و آن لسان گنگ را گویا سازد. مرحوم ملاّ فتح الله کاشانی در «شرح نهج» فرموده است: )) أمیرالمؤمنین علیه السّلام از طَبیبٌ دَوَّارٌ بطِبِّهِ، نفس نفیس خود را اراده نموده است. (( ولیکن از ظاهر سیاق، بعید است. باری، روح مقدّس رسول الله که حقیقت قرآن است؛ همانطور که طَبیبٌ دَوَّارٌ بطِبِّهِ است، قرآن هم طَبیبٌ دَوَّارٌ بطِبِّهِ است که بشر را از امراض مهلکه و خانمانسوز نجات میدهد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا

نگاهى نو به زندگى و شخصیت پیامبر گرامى (صلی الله علیه و آله)

چهره چهره‌اش سپید، اما نمکین بود. انس گفته است: آفریدگار هر پیامبرى فرستاد گل‌چهره بود و... پیامبر شما (حضرت محمد (صلی الله علیه و آله)) خوش‌چهره‌ترین آنان بود. عرب‌هاى بیابان‌نشین همواره با دیدن سیمایش مى‌گفتند: «سوگند به خداوند، این رخساره انسانِ دروغگو نیست.» چهره‌اش گِرد بود. زیر لب پایینش خال داشت. پیشانى پیشانى‌اش بلند، ابرو ابروانش، به هم پیوسته بودند؛ اما باریک و کشیده. چشم سیاهى چشمانش پُررنگ بود. چشمانش درشت بودند. بینى بینی‌اش کشیده و باریک بود دندان دندان‌هاى پیشین او به گونه‌اى متناسب از یکدیگر فاصله داشتند و از سپیدى مى‌درخشیدند. آراستگى مى‌فرمود: لباس‌هاى خود را بشویید؛ موهاى خود را کوتاه کنید؛ مسواک بزنید؛ آراسته و پاکیزه باشید؛ زیرا یهودیان چنین نکردند و زنانشان زناکار شدند. به آینه یا آب مى‌نگریست و موهایش را شانه مى‌زد. افزون بر آراستگى براى همسرانش، براى دوستانش نیز خود را مى‌آراست. عایشه مى‌گوید: دیدم در پیاله آبى که در خانه بود خود را مى‌نگرد و موهایش را مرتب مى‌کند و مى‌خواهد نزد دوستانش برود. بدو گفتم: پدر و مادرم فدایت باد! تو پیامبر و بهترین آفریده هستى، به آب مى‌نگرى و خود را مى‌آرایى؟ حضرت فرمود: خداوند دوست دارد هرگاه بنده‌اى نزد دوستانش مى‌رود، خود را بیاراید. تن‌پوش خود را نیکو کنید؛ لوازم خود را سامان دهید؛ آن‌‌چنان که در میان مردم به سانِ خال، آشکار باشید. خوردن عایشه مى‌گوید: «شکم پیامبر (صلی الله علیه و آله) هرگز سیر نشد.» منظور عایشه، «آکندن شکم از غذاست»؛ به گونه مردمان عادى که بر سر سفره‌هاى رنگین تا به حلقوم مى‌خوردند و معده را سنگین کنند. این چنین خوردنى، بدن را مى‌فرساید، بی‌حالى و خواب‌آلودگى و تنبلى مى‌آورد، حال نیایش را از آدمى مى‌رباید و... خوش‌بویى اگر کسى از راهى که او گذشته بود مى‌گذشت، از بوى خوش باقى مانده در فضا مى‌فهمید رسول گرامى از آن‌جا عبور کرده است. اگر بر سر کودکى دست مى‌کشید، بوى خوش دستش بر موى کودک مى‌ماند. عطرى را که بدو هدیه مى‌دادند رد نمى‌کرد. مى‌فرمود: بهترین بندگان خدا آنهایى هستند که... خوش‌بویند. در خانه در خانه‌اش، خجول‌تر از دوشیزگان بود؛ از اهل خانه نه غذایى مى‌طلبید و نه علاقه‌اش به خوردنی‌ها را ابراز مى‌کرد. اگر غذایش مى‌دادند مى‌خورد؛ آنچه مى‌دادند مى‌پذیرفت؛ و آنچه نوشیدنى مى‌دادند مى‌نوشید؛ چه بسا خود براى خوردن و نوشیدن برمى‌خاست. در خدمت کارهاى خانه بود و در تکه تکه کردن گوشت با اهل خانه همکارى مى‌کرد. بیشتر دوخت و دوز مى‌کرد. چون به منزل مى‌آمد، وقت خود را به سه قسمت تقسیم مى‌کرد: بخشى براى خدا؛ بخشى براى خانواده و بخشى براى خود. آن ساعت را که به خود اختصاص داده بود، بین خود و مردم تقسیم مى‌کرد. ابتدا خواص را به حضور مى‌پذیرفت، و بعد هم با عموم ملاقات داشت. در نتیجه، آن ساعت هم که خاص خود آن بزرگوار بود، در اختیار یاران و اصحابش قرار مى‌گرفت. درِ خانه را خود باز مى‌کرد. گوسفندان را نیز مى‌دوشید. به خانواده‌‍اش غذاى خوب مى‌داد. راه رفتن با یارانش که راه مى‌‌رفت، اصحاب پیشاپیش او مى‌رفتند و او در پى آن‌ها. مى‌فرمود: پشت سرم را براى فرشتگان بگذارید. خوشش نمى‌آمد دیگران پشت سرش حرکت کنند؛ اما دو طرف او راه مى‌رفتند. چون راه مى‌رفت، به این طرف و آن طرف نگاه نمى‌کرد. وقتى راه مى‌رفت، گام‌هایش را محکم از زمین برمى‌داشت ‍]مانند برخى نمى‌خُرامید]. با وقار گام برمى‌داشت. قدم‌هایش کشیده و سریع بود؛ بدون این که شتابى در رفتنش مشاهده شود... . بردبارى بزرگترین شاگردش ـ امام على (صلی الله علیه و آله) ـ او را «بردبارترینِ مردمان» معرفى مى‌کند؛ زیرا محمد پیشواست و بردبارى براى رهبر، امرى ضرورى است؛ آن هم رهبرى که رنج جهل میلیاردها انسان عصر خود و سده‌هاى بعد را بر دوش خویش تاب مى‌آورد. آن حضرت بردبارترین مردمان بود. انس مى‌گوید: ده سال خدمتش را کردم؛ نه هرگز دشنامم داد و نه کتکم زد؛ نه مرا از خود رانْد و نه به رویم اخم کرد. گاه در کارى که دستور فرموده بود سستى مى‌کردم، سرزنش نمى‌کرد و اگر کسى از خاندانش نکوهشم مى‌کرد، مى‌فرمود: رهایش کنید. اگر مى‌توانست انجام مى‌داد. مى‌فرمود: آدمى با بردبارى به مقام انسان روزه‌دارى مى‌رسد که شب‌ها را به عبادت مى‌گذراند. عبدالله، پسر مسعود، مى‌گوید: پیامبر سفارش فرموده بود: کسى از شما نزد من از یارانم بدگویى نکند؛ دوست دارم با دلى بی‌دغدغه از نزد شما بروم. روزى مالى نزدش آوردند. آن را تقسیم کرد. شیندم دو نفر با هم صحبت مى‌کنند. یکى از آنان به دیگرى مى‌گوید: قسم به خداوند، نیت محمد از این تقسیم، خدا و روز رستاخیز نبود! نزد پیامبر رفتم و گفتم: شما فرمودى کسى از یارانم بدگویى به من نرسانَد، [اما] من شنیدم فلانى و فلانى چنین حرفى زدند. رخساره‌اش سرخ شد و فرمود: رهایش کن. حضرت موسى بیش از این‌ها آزار دید، اما تاب آورْد! بزرگوارى بزرگوارترین فرد قبیله خود بود. امام على (صلی الله علیه و آله) در نهج‌البلاغه مى‌فرماید: پس به پیامبر پاکیزه ... اقتدا کن که ... مایه فخر و بزرگى است، براى کسى که خواهان بزرگوارى است. هرگز به خاطر خودش از کسى انتقام نگرفت. با نوشیدنى افطار مى‌کرد و غذاى سحرش هم نوشیدنى بود. انس مى‌گوید: پیامبر گاهى شربتى مى‌خورْد که هم افطارش محسوب مى‌شد و هم سحرش. چه بسا آن نوشیدنى شیر بود و یا شربتى که در آن نان خیسانده مى‌شد. شبى آن را براى رسول خدا مهیا کردم. پیامبر دیر کرد. گمان کردم منزل یکى از دوستانش دعوت است. آن را خوردم. پس از ساعتى پیامبر آمد. از بعضى همراهانش پرسیدم جایى افطار کرده یا دعوت بوده است. گفتند: نه افطار کرده و نه جایى دعوت بوده است. آن شب را به گونه‌اى گذراندم که فقط خدا مى‌داند؛ از این اندوه که پیامبر آن شربت را بخواهد. اما او آن شب را گرسنه خوابید و گرسنه [روز بعد] روزه گرفت. تا این لحظه نیز درباره آن سخنى نگفته و چیزى نپرسیده است. حق‌گرایى در شادمانى و خشم، جز حق نمى‌گفت. حق را اِعمال مى‌کرد، گرچه [در ظاهر] به ضرر خودش یا دوستانش بود. هنگامى که در اقلیت قرار داشت و وارد شدن حتى یک نیرو در اردوگاهش سرنوشت‌ساز بود، از او خواستند از مشرکان براى سرکوب مشرکان دیگر یارى جوید، نپذیرفت و فرمود: از مشرک کمک نمى‌طلبم. به یارانش توصیه مى‌کرد: سخن حق را از هر که شنیدى بپذیر، گرچه دشمن بیگانه باشد؛ و ناحق را از هر کس شنیدى نپذیر، گرچه دوست نزدیک[ات] باشد. اگر پاى حقى در میان مى‌آمد، دیگر کسى را نمى‌شناخت و احدى را یاراى ایستادگى در مقابل آن عزیز نبود، تا آن که آن حق را یارى کند. بر دسته شمشیرش نوشته شده بود: ... حق را بگو، گرچه [در ظاهر] به زیان تو باشد. فروتنى امام على (صلی الله علیه و آله) فروتنى او را چنین بازگو مى‌کند: محبوبم محمد (صلی الله علیه و آله)، پاى شتر را خود مى‌بست، خود به حیوانات علف مى‌داد، با دستش گوسفند را مى‌دوشید و بر لباس و کفش وصله مى‌زد. یارانش جلوى پایش برنمى‌خاستند؛ زیرا مى‌دانستند این کار را دوست نمى‌دارد. چیزى را که از بازار مى‌خرید، خود به خانه مى‌آورد. مى‌فرمود: از فروتنى آن است که آدمى خرسند باشد [و نه ناگزیر] که [اگر لازم شد] پایین مجلس بنشیند و به هر کسى مى‌رسد سلام کند. مى‌فرمود: پنج رفتار است که تا هنگام مرگ آنها را ترک نخواهم کرد: غذا خوردن روى زمین [مفروش]، سوار الاغ بی‌پالان شدن، بز را با دست خود دوشیدن و به بچه‌ها سلام کردن ... . هر گاه سواره ره مى‌سپرد، اجازه نمى‌داد کسى پیاده همراهش بیاید. مى‌خواست او نیز سوار شود، اگر نمى‌پذیرفت مى‌فرمود: جلوتر برو و در جایى که مى‌خواهى منتظر باش. من نزد تو مى‌آیم. مى‌فرمود: کسى فروتنى نکرد، جز آن که خداوند او را بالا بُرد. همواره مى‌فرمود: اى مردم! مرا برتر از مرتبه‌ام ندانید؛ پروردگار پیش از آن که مرا پیامبر قرار دهد، بنده ساخته است. مسلمان و یهودی‌اى به یکدیگر دشنام مى‌دادند. مسلمان گفت: [قسم] به کسى که محمد (صلی الله علیه و آله) را بر جهانیان برگزید. یهودى گفت: [قسم] به کسى که موسى را بر جهانیان برگزید. مسلمان بر سر خشم آمد و به یهودى سیلى زد. یهودى نزد پیامبر آمد و او را از ماجرا باخبر کرد. حضرت، مسلمان را فراخواند و ماجرا را از او پرسید. مسلمان به سیلى زدن اعتراف کرد. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: مرا بر موسى (صلی الله علیه و آله) برترى ندهید. مردم در رستاخیز بیهوش مى‌شوند. من نخستین کسى هستم که به هوش مى‌آیم. پس موسى را مى‌بینم که کناره عرش را گرفته است. نمى‌دانم آیا او جزء افرادى است که بیهوش شدند و پیش از من به هوش آمده است، یا از کسانى است که خداوند او را از بیهوش شدن معاف کرده است. روزى براى شست‌وشوى خود بر سر چاهى رفت. «حذیفه» پسر «یمان» لباس او را نگه داشت و او را از چشم مردم پوشاند تا شست‌وشویش به پایان رسید. سپس حذیفه مشغول شست‌وشو شد. پیامبر (صلی الله علیه و آله) لباس او را نگه داشت و او را از چشم مردم پوشاند. حذیفه نپذیرفت و گفت: پدر و مادرم به فدایت، اى فرستاده خدا! این کار را نکن. حضرت از پس دادن لباس سرباز زد و فرمود: هیچ‌گاه دو نفر با هم همنشین نشدند، جز آن که کسى که با دوستش مهربان‌تر است، نزد پروردگار محبوب‌تر است. هر کسى که نعمتى دارد، در معرض حسادت است؛ جز فروتن. مى‌فرمود: در ستودن من از اندازه تجاوز مکنید؛ آن چنان که مسیحیان در مورد عیسى (صلی الله علیه و آله) کردند. همانا که بنده خدایم. درباره من بگویید: بنده و رسول خدا.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا

معرفی پیامبر(صلی الله علیه واله) از زبان خداوند

خداوند در قرآن کریم پیامبر(صلی الله علیه واله) را با چهار صفت مردمی، دلسوز و کسی که علاقه زیادی به مردم دارد و مهربان و رئوف است، به مردم معرفی می‌کند.قرآن کریم : لَقَدْ جَآءَکُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَّحِیمٌ.«سوره توبه- آیه 128» قرآن کریم: همانا پیامبرى از خودتان به سوى شما آمده است که آنچه شما را برنجاند بر اوسخت است، بر هدایت شما حریص و دلسوز، و به مؤمنان رئوف و مهربان است.خدای متعال در این آیه از قرآن کریم پیامبر(صلی الله علیه واله) را با چهار صفت بسیار مهم به مردم معرفی می‌کند:- مردمی است: چون از مردم است به همه دردها و مشکلات آنان آشنا است؛ " مِنْ اَنفُسِکم"- دلسوز است: از هر گونه ناراحتی و رنج و زیان مردم سخت ناراحت می‌شود؛ "عَزیزعلیه مَا عَنتم"- علاقه زیادی به مردم دارد: عشق بسیار به خیر و سعادت و پیشرفت و بزرگی و مجد و هدایت مردم دارد؛ "حَریصٌ عَلیکم"- مهربان و رئوف است: نسبت به مؤمنین مهربانی و رأفت خاصی دارد؛ " بِالمُؤمِنینَ رَؤفٌ رَحیم"
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا

عباراتی که بر دسته شمشیر رسول‌الله(صلی الله علیه واله) حک شده بود

مرحوم شیخ صدوق(ره) نقل کرده است که در دستگیره شمشیر رسول اکرم(صلی الله علیه واله) این چند جمله نوشته شده بود: «صِلْ مَنْ قطعک و قُلِ الحقَّ و لَوْ عَلیکَ یا علی نَفْسِکَ و أحْسِنْ بِمَنْ أسَاءَ إلیْکَ»آیت‌الله سیدمحمد ضیاءآبادی در کتاب «خاتم انبیا، رحمت بی‌انتها» آورده است: مرحوم علامه مجلسی(ره) از امالی مرحوم شیخ صدوق(ره) نقل کرده است که در دستگیره شمشیر رسول اکرم(صلی الله علیه واله) این چند جمله نوشته شده بود:«صِلْ مَنْ قطعک و قُلِ الحقَّ و لَوْ عَلیکَ یا علی نَفْسِکَ و أحْسِنْ بِمَنْ أسَاءَ إلیْکَ»چه جمله‌های پرمحتوایی، آن هم بر قبضه شمشیر! یعنی اکنون که پیامبر(صلی الله علیه واله) به قدرت رسیده و شمشیر به دست گرفته است چه باید بکند؟ آیا کارش جنگ و خون‌ریزی و بی‌رحمی است یا رحمت و لطف و کرم؟از آنجایی که شمشیر هم برای دفع مهاجم و رفع مزاحم است از این رو بر دسته‌اش نوشته شده:«صِلْ مَنْ قطعک؛ اگر کسی از تو برید، تو به او بپیوند».او به خانه‌ات نیامد تو به خانه‌اش برو؛ از حالت جویا نشد تو از حال او جویا شو؛ نگو که او نیامد من هم نمی‌روم؛ او از حالم نمی‌پرسد من هم نمی‌پرسم.«قُلِ الحقَّ و لَوْ عَلیکَ یا عَلی نَفْسِکَ؛ (همیشه و در هر جا) آنچه حق است بگو اگرچه به زیانت تمام شود.«و أحْسِنْ بِمَنْ أسَاءَ إلیْکَ؛ نیکی کن درباره کسی که به تو بدی کرده است».خیلی مهم است اگر به کسی که با ما هیچ رابطه‌ای ندارد، نه به ما بدی کرده و نه خوبی، خدمتی کرده و یا مشکلی از او حل کنیم. البته کار خوبی کرده‌ایم؛ اما خیلی کار مهمی انجام نداده‌ایم. زمانی هم که کسی به ما خدمتی کرده و ما هم متقابلاً به او خدمتی می‌کنیم باز هم کار مهمی نکرده‌ایم.مهم این است که به کسی که به ما بدی کرده، در زندگی ما مشکلی ایجاد کرده و یا چاهی سر راهمان کنده است خوبی کنیم، مشکلش را برطرف و خار را از سر راهش برداریم؛ این است کمال و از مکارم اخلاق است. چرا که الگو و اسوه ما رسول‌الله(صلی الله علیه واله) فرموده‌اند:«إنی بعثت لأتمم مکارم الاخلاق»من آمده‌ام تا مکارم اخلاق را به کمال برسانم.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا

8 صفت برای شبیه شدن به رسول خدا (صلی الله علیه واله)

پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله) در حدیثی زیبا هشت صفت را برای شبیه‌ترین افراد به ایشان نام برده‌اند.پیامبر گرامی اسلام، حضرت محمد مصطفی(صلی الله علیه واله) فرمود: آیا شما را از شبیه‌ترین‌تان به خودم با خبر سازم؟ گفتند: آرى اى رسول خدا! فرمودند: هر کس خوش اخلاق‏‌تر، نرم‏خوتر، به خویشانش نیکوکارتر، نسبت به برادران دینى‌‏اش دوست‏دارتر، بر حق شکیباتر، خشم را فروخورنده‏‌تر ، با گذشت‏‌تر و در خرسندى و خشم با انصاف‌‏تر باشد.متن حدیث:ألا اُخْبِرُکُمْ بِاَشبَهِکُم بى؟ قَالوا: بَلى یا رَسولَ اللّه‏ِ. قالَ: اَحسَنُکُم خُلقا وَ اَلیَنُکُم کَنَفا وَ اَبَرُّکُم بِقَرَابَتِهِ وَ اَشَدُّکُم حُبّا لاِِخوانِهِ فى دینِهِ وَ اَصبَرُکُم عَلَى الحَقِّ وَ اَکظَمُکُم لِلغَیظِ وَ اَحسَنُکُم عَفْوا وَ اَشَدُّکُم مِن نَفْسِهِ اِنْصافا فِى الرِّضا وَ الْغَضَبِ؛
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا