زندگی حضرت محمد (صلی الله علیه واله) از صدر اسلام مورد توجه و اهتمام
مسلمانان قرار داشته است، اما در میان این روایتها از زندگی پربار رسول
خدا، خطبهای از امام حسین(علیه السلام) امام سوم شیعیان و نوه
پیامبراکرم(صلی الله علیه واله) وارد شده که تعابیر بسیار زیبایی درباره
شخصیت رسول خدا دارند.
آن حضرت در توصیف شخصیت رسول خدا و ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی جد بزرگوارشان چنین میفرمایند:
«
از دایی خود، هند بن ابی هاله تمیمی که توصیف گر بود درباره آراستگیهای
پیامبر (صلی الله علیه واله) پرسش کردم و گفتم: سخن گفتن او را برای من
توصیف کن. او گفت: پیامبر (صلی الله علیه واله)، پیوسته غمگین بود و هماره
در اندیشه، آسودگی نداشت و بدون نیاز، سخن نمیگفت.سکوتش طولانی بود، از
آغاز تا پایان سخن، دهانش را کاملاً باز نمیکرد و سخنانی فراگیر میفرمود،
کلامش، فصل بود که در آن نه فزونی دیده میشد و نه کاستی.
نرمخو
بود و از خشکی و جسارت برکنار، نعمت را هر چند ناچیز، بزرگ میداشت و چیزی
از آن را نمینکوهید، تغییر ذائقه دهندگان را نه مینکوهید و نه میستود،
دنیا و آن چه در آن است، او را به چشم نمیآورد. چون چیزی مانع حق میگشت،
هیچ چیز یارای خشم او را نداشت تا آن که حق را یاری کند. او برای خود
خشمگین نمیشد و برای خود چیرگی نمیخواست، هرگاه اشاره میکرد.
با
تمام کَفَش اشاره میکرد و هرگاه شگفت زده میشد، دست خود را میگرداند و
هرگاه سخن میگفت، دست خود را به یکدیگر میپیوست و شست دست چپش را به گودی
کف دست راستش میزد و هرگاه خشمگین میشد، رویش را بر میگرداند و
چهرهاش را بر میتافت و هرگاه شاد میشد دیدگان خود را میهلید، بیشتر
خنده او لبخند بود و هرگاه لبخند میزد دندانهایش چونان دانههای تگرگ
خودنمایی میکرد».
۹۱/۱۱/۱۰
۰
۰
بنده خدا