ارائه مبانی اصیل و حقیقی اسلام

۳ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

راه خدا

راه خدا

مرحوم علامه طهرانی (رحمة الله علیه) :

راه خدا در متن زندگی همه ی انسانهاست . ولی از بس مردم نرفته اند ، در حاشیه قرار گرفته است...!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا

مهر خوبان دل و دین از همه بی پروا برد

مهر خوبان دل و دین از همه بی پروا برد

رخ شطرنج نبرد آنچه رخ زیبا برد


تو مپندار که مجنون سر خود مجنون گشت

از سمک تا به سماکش کشش لیلا برد


من به سرچشمه خورشید نه خود بردم راه

ذره ای بودم و مهر تو مرا بالا برد


من خسی بی سرو پایم که به سیل افتادم

او که می رفت مرا هم به دل دریا برد


جام صهبا زکجا بود مگر دست که بود

که به یک جلوه دل و دین زهمه یکجا برد


خم ابروی تو بود و کف مینوی تو بود

که درین بزم بگردید و دل شیدا برد


خودت آموختی ام مهر و خودت سوختی ام

با برافروخته رویی که قرار از ما برد


همه یاران به سر راه تو بودیم ولی

غم روی تو مرا دید و ز من یغما برد


همه دلباخته بودیم و هراسان که غمت

همه را پشت سر انداخت، مرا تنها برد


علامه سید محمد حسین طباطبایی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا

حکایتی از علامه طهرانی درباره شفاعت ائمه علیهم السلام در دنیا

دوستى داشتم به نام حاج عبد الزهرا گرعاوى که عرب بود و مردى متدیّن و روشن ضمیر و ساکن کاظمین. و گه گاهى به کربلا به خصوص در شب هاى جمعه براى زیارت مشرّف مى‏ شد، و براى آنکه روزه‏ اش نشکند همان شب پس از زیارت مراجعت مى ‏کرد؛ خدایش رحمت کند، یک سال است که فوت کرده است.


🔹یکى از روزها که من بر حسب عادت از خواب بیدار شدم و وضو ساختم که به حرم مطهر (در کربلا) مشرّف گردم، دیدم حالم سنگین است و قبض عجیبى مرا گرفته است، با مشقت و فشار زیاد تا صحن مطهر آمدم ولى هیچ میل به تشرّف نداشتم، مدتى در گوشه صحن نشستم، هیچ میل به تشرّف پیدا نشد، تا نزدیک ظهر شد.


🔹در این حال، ناگهان یک حال نشاط و سرور زائد الوصفى در خود مشاهده کردم، برخاستم و با کمال رغبت مشرّف شدم و کما کان به توسلات و زیارت و نماز مشغول شدم.


   🔹همان شب مرحوم حاج عبد الزهرا از کاظمین به کربلا مشرّف شد، و گفت: سید محمدحسین! این چه حالى بود که امروز داشتى؟! قریب ظهر بود که من در حجره خود در بغداد بودم، و دیدم که حال تو بسیار سخت است و در قبض شدید بسر مى‏برى! فوراً سیّاره [ماشین] خود را سوار شدم و به کاظمین آمدم و براى رفع این حال تو حضرت موسى بن جعفر را شفیع در نزد خدا قرار دادم، حضرت شفاعت فرمودند و حال تو خوب شد. 


📚معاد شناسى، ج‏9، ص 115.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا