ارائه مبانی اصیل و حقیقی اسلام

۳۳ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۲ ثبت شده است

سخن امیرالمومنین علی(علیه السلام) درباره انحطاط فکری کوفیان

آیا دینى نیست که شما را گردآورد؟ آیا غیرتى نیست که شما را براى جنگ با دشمن بسیج کند؟ شگفت آور نیست که معاویه انسانهاى جفاکار پست را مى خواند و آنها بدون انتظار کمک و بخششى از او پیروى مى کنند!! امیرالمومنین علی(علیه السلام) سال 38 هجری در خطبه ای جهت کمک به محمدبی ابی بکر در مصر و در نکوهش مردم کوفه و بی وفایی یاران خود فرمودند:خدا خیرتان دهد، آیا دینى نیست که شما را گردآورد؟ آیا غیرتى نیست که شما را براى جنگ با دشمن بسیج کند؟ شگفت آور نیست که معاویه انسانهاى جفاکار پست را مى خواند و آنها بدون انتظار کمک و بخششى از او پیروى مى کنند!! و من شما را براى یارى حق مى خوانم، در حالى که شما بازماندگان اسلام، و یادگار مسلمانان پیشین مى باشید، با کمک و عطایا شما را دعوت مى کنم ولى از اطراف من پراکنده مى شوید، و به تفرقه و اختلاف روى مى آورید. نه از دستورات من راضى مى شوید، و نه شما را به خشم مى آورد که بر ضد من اجتماع کنید، اکنون دوست داشتنى چیزى که آرزو مى کنم، مرگ است...متن حدیث: و من خطبة له ع فِی ذَمَّ اءَصْحابِهِ:  اءَحْمَدُ اللَّهَ عَلَى مَا قَضَى مِنْ اءَمْرٍ، وَ قَدَّرَ مِنْ فِعْلٍ، وَ عَلَى ابْتِلاَئِی بِکُمْ اءَیَّتُهَا الْفِرْقَةُ الَّتِی إِذَا اءَمَرْتُ لَمْ تُطِعْ وَ إِذَا دَعَوْتُ لَمْ تُجِبْ، إِنْ اءُمْهِلْتُمْ خُضْتُمْ وَ إِنْ حُورِبْتُمْ خُرْتُمْ وَ إِنِ اجْتَمَعَ النَّاسُ عَلَى إِمَامٍ طَعَنْتُمْ وَ إِنْ اءُجِئْتُمْ إِلَى مُشَاقَّةٍ نَکَصْتُمْ، لاَ اءَبَا لِغَیْرِکُمْ، مَا تَنْتَظِرُونَ بِنَصْرِکُمْ وَ الْجِهَادِ عَلَى حَقِّکُمْ؟ الْمَوْتَ اءَوِ الذُّلَّ لَکُمْ.فَوَ اللَّهِ لَئِنْ جَاءَ یَومِی وَ لَیَأْتِیَنِّی لَیُفَرِّقَنَّ بَیْنِی وَ بَیْنِکُمْ وَ اءَنَا لِصُحْبَتِکُمْ قَالٍ، وَ بِکُمْ غَیْرُ کَثِیرٍ.لِلَّهِ اءَنْتُمْ! اءَما دِینٌ یَجْمَعُکُمْ وَ لاَ حَمِیَّةٌ تَشْحَذُکُمْ؟ اءَ وَ لَیْسَ عَجَبا اءَنَّ مُعَاوِیَةَ یَدْعُو الْجُفَاةَ الطَّغَامَ فَیَتَّبِعُونَهُ عَلَى غَیْرِ مَعُونَةٍ وَ لاَ عَطَاءٍ وَ اءَنَا اءَدْعُوکُمْ وَ اءَنْتُمْ تَرِیکَةُ الْإِسْلاَمِ وَ بَقِیَّةُ النَّاسِ إِلَى الْمَعُونَةِ اءَوْ طَائِفَةٍ مِنَ الْعَطَاءِ فَتَتَفَرَّقُونَ عَنِّی وَ تَخْتَلِفُونَ عَلَیَّ؟!إِنَّهُ لاَ یَخْرُجُ إِلَیْکُمْ مِنْ اءَمْرِی رِضىً فَتَرْضَوْنَهُ، وَ لاَ سُخْطٌ فَتَجْتَمِعُونَ عَلَیْهِ وَ إِنَّ اءَحَبَّ مَا اءَنَا لاَقٍ إِلَیَّ الْمَوْتُ، قَدْ دَارَسْتُکُمُ الْکِتَابَ وَ فَاتَحْتُکُمُ الْحِجَاجَ وَ عَرَّفْتُکُمْ مَا اءَنْکَرْتُمْ وَ سَوَّغْتُکُمْ مَا مَجَجْتُمْ، لَوْ کَانَ الْاءَعْمَى یَلْحَظُ اءَوِ النَّائِمُ یَسْتَیْقِظُ! وَ اءَقْرِبْ بِقَوْمٍ مِنَ الْجَهْلِ بِاللَّهِ قَائِدُهُمْ مُعَاوِیَةُ وَ مُؤَدِّبُهُمُ ابْنُ النَّابِغَةِ.«نهج البلاغه، خطبه 180»
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا

تقویم شیعه/13 جمادی الثانی

وفات حضرت ام البنین(سلام الله علیها)دراین روز درسال 64 هجری حضرت ام البنین (سلام الله علیها)همسرامیرالمومنین(علیه السلام) ومادرقمر بنی هاشم (علیه السلام) ازدنیا رحلت فرمودند. نام مبارک آن حضرت فاطمه وکنیه شریفش ام البنین است و آن حضرت به همین کنیه معروفند. پدرآن حضرت حزام بن خالد و مادرشان لیلی دختر شهید بن ابی عامر است.حضرت امیر المومنین(علیه السلام)  آن حضرت را به همسری برگزید وخداوند چهار پسر به آن حضرت عنایت فرمود: حضرت قمربنی هاشم عباس(علیه السلام)، عبدالله، جعفروعثمان که هر چهارپسر درکربلا شهید شدند.علامه مامقانی می نویسد: ازعلو مقام حضرت ام البنین (سلام الله علیها)همین بس که وقتی بشیر بن جذلم خبرشهادت فرزندانش را به او داد فرمود: رگ های قلبم را بریدی! فرزندانم و هرآنچه زیر آسمان است به فدای حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) باد.(1)منابع:1- تنقیح المقال: ج 3 فصل کنیه ها، ص 70. العقیلة والفواطم علیهن السلام: ص 124.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا

سخنان حضرت با لشکریان در لحظات آخر

چهار هزار نفر تیرانداز او را احاطه‌ کردند! و بین‌ او و بین‌ خیام‌ حَرَمش‌ جدائی‌ انداختند. حضرت‌ سیّد الشّهداء علیه‌ السّلام‌ فریاد زدند: یَا شِیعَه ءَالِ أَبِی‌ سُفْیَانَ! إنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ دِینٌ وَکُنْتُمْ لَاتَخَافُونَ الْمَعَادَ، فَکُونُوا أَحْرَارًا فِی‌ دُنْیَاکُمْ! وَارْجِعُوا إلَی‌ أَحْسَابِکُمْ إنْ کُنْتُمْ عُرْبًا کَمَا تَزْعُمُونَ! «ای‌ شیعیان‌ و پیروان‌ آل‌ أبی‌ سفیان‌! اگر برای‌ شما دینی‌ نیست‌، و رویّه‌ شما اینست‌ که‌ از معاد نیز نمی‌ترسید؛ پس‌ در زندگانی‌ دنیای‌ خود از آزادگان‌ باشید! و اگر همچنانکه‌ می‌پندارید، از طائفه‌ عرب‌ هستید، به‌ حَسَب‌‌های‌ خود برگردید (و از اعمال‌ ناجوانمردانه‌ احتراز کنید).»   شمر، حضرت‌ را صدا زد که‌: چه‌ می‌گوئی‌ ای‌ پسر فاطمه‌؟! حضرت‌ فرمود: من‌ با شما در جنگ‌ هستم‌! بر زنها مؤاخذه‌ای‌ نیست‌؛ و تا وقتیکه‌ زنده‌ام‌، این‌ لشکریان‌ یاغی‌ و متعدّی‌ خود را از دستبرد به‌ حرم‌ من‌ بازدارید! قالَ اقْصِدونی‌ بِنَفْسی‌ وَاتْرُکوا حَرَمی‌                     قَدْ حانَ حینی‌ وَقَدْ لاحَتْ لَوآئِحُهُ «فرمود: حَرَم‌ مرا رها کنید و سراغ‌ من‌ بشخصه‌ بیائید! و اینک‌ زمان‌ شهادت‌ من‌ نزدیک‌ شده‌ و آثار و علائم‌ آن‌ پدیدار گشته‌ است‌».   شمر گفت‌: این‌ درخواست‌ را می‌پذیریم‌! و آن‌ جماعت‌ همگی‌ بطرف‌ خود حضرت‌ روی‌ آوردند و جنگ‌ شدّت‌ یافت‌ و عطش‌ بر آن‌ حضرت‌ بسیار شدید شد. و برای‌ بار دوّم‌ از برای‌ وداع‌ به‌ خیمه‌ آمد، و با اهل‌ حرم‌ وداع‌ نمود، و سپس‌ به‌ مرکز مبارزه‌ بازگشت‌؛ و بسیار می‌گفت‌: لَا حَوْلَ وَلَا قُوَّه إلَّا بِاللَه «هیچ‌ حرکت‌ و تحوّلی‌ نیست‌؛ و هیچ‌ قوّه‌ و قدرتی‌ نیست‌ مگر به‌ خداوند عزّ اسمه‌.»   و أبو الحُتوف‌ جُعْفی‌، تیری‌ به‌ پیشانی‌ مبارکش‌ زد. آن‌ تیر را بیرون‌ کشید، و خون‌ بر چهره‌اش‌ جاری‌ شد؛ و گفت‌: اللَهُمَّ إنَّکَ تَرَی‌ مَا أَنَا فِیهِ مِنْ عِبَادِکَ هَٓؤُلآءِ الْعُصَه! اللَهُمَّ أَحْصِهِمْ عَدَدًا! وَاقْتُلْهُمْ بَدَدًا! وَ لَا تَذَرْ عَلَی‌ الارْضِ مِنْهُمْ أَحَدًا! وَلَا تَغْفِرْ لَهُمْ أَبَدًا! «بار پروردگارا! بر این‌ حالِ من‌ که‌ از ناحیه‌ این‌ بندگان‌ نافرمان‌ تو می‌گذرد واقف‌ هستی‌! بار پروردگارا! یکایک‌ آنان‌ را بشمار! و آنان‌ را متفرّقاً و متشتّتاً هلاک‌ گردان‌! و یک‌ تن‌ از آنان‌ را روی‌ زمین‌ باقی‌ مگذار! و ابداً آنها را نیامرز!»    و با صوت‌ بلند فریاد زد: یَا أُمَّه السَّوْءِ! بِئْسَمَا خَلَّفْتُمْ مُحَمَّدًا فِی‌ عِتْرَتِهِ!أَما إنَّکُمْ لَا تَقْتُلُونَ رَجُلاً بَعْدِی‌ فَتَهَابُونَ قَتْلَهُ، بَلْ یَهُونُ عَلَیْکُمْ ذَلِکَ عِنْدَ قَتْلِکُمْ إیَّایَ! وَأَیْمُ اللَهِ لَارْجُو أَنْ یُکْرِمَنِیَ اللَهُ بِالشَّهَادَه، ثُمَّ یَنْتَقِمَ لِی‌ مِنْکُمْ مِنْ حَیْثُ لَا تَشْعُرُونَ! «ای‌ امّت‌ بدسرشت‌ و بدکردار! با محمّد در عترتش‌ به‌ بدی‌ رفتار کردید! آگاه‌ باشید که‌ شما بعد از من‌ کسی‌ را نخواهید کشت‌ که‌ از کشتنش‌ نگران‌ باشید و به‌ هراس‌ آئید، بلکه‌ تمام‌ کشتن‌ها برای‌ شما سهل‌ و آسان‌ می‌نماید! و سوگند به‌ خدا که‌ من‌ از خدای‌ خودم‌ امید دارم‌ که‌ مرا به‌ شرف‌ شهادت‌ برساند، و از شما انتقام‌ مرا بگیرد از جائی‌ که‌ خود نمی‌دانید!» حَصین‌ گفت‌: ای‌ پسر فاطمه‌! به‌ چه‌ چیز خداوند انتقام‌ تو را از ما می‌گیرد؟ حضرت‌ فرمودند: بَأس‌ و شدّت‌ را در میان‌ شما می‌افکند، تا آنکه‌ خون‌های‌ خود را می‌ریزید؛ و سپس‌ چون‌ موجهای‌ دریا عذاب‌ را بر شما خواهد ریخت‌!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
بنده خدا